بازاریابی

تفکر استراتژیک در بازاریابی جهانی: ضرورتی انکارناپذیر در دنیای پیچیده امروز

مقدمه

در عصری که رقابت مرزها را درنوردیده و پیچیدگی محیط کسب‌وکار هر روز فزونی می‌یابد، دیگر نمی‌توان با تفکری سنتی و تک‌بعدی در میدان بازاریابی بین‌المللی پیروز شد. آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری سازمان‌ها را در کسب جایگاهی ممتاز در بازارهای جهانی یاری می‌دهد، برخورداری از اندیشه‌ای استراتژیک و چندوجهی است. تفکری که با درک عمیق پویایی‌های محیطی، شناسایی روندهای نوظهور و تحلیل همه‌جانبه عوامل درونی و بیرونی، سازمان را به سوی خلق و پیاده‌سازی استراتژی‌های بازاریابی اثربخش در سطح جهانی رهنمون می‌شود. در این مقاله، به واکاوی ابعاد، ضرورت‌ها و الزامات تفکر استراتژیک در عرصه بازاریابی بین‌المللی خواهیم پرداخت.

ابعاد تفکر استراتژیک در بازاریابی جهانی

تفکر استراتژیک در بازاریابی بین‌المللی، رویکردی فراگیر و کل‌نگر است که ضمن توجه به مقتضیات محلی، همواره نیم‌نگاهی به تصویر بزرگ دارد. این شیوه تفکر، سازمان را قادر می‌سازد تا پیچیدگی‌های محیط رقابتی جهانی را به درستی فهم کند، فرصت‌ها و تهدیدهای پنهان را شناسایی نماید، منابع و شایستگی‌های کلیدی خود را به بهترین شکل به کار گیرد، و با اتخاذ جهت‌گیری‌های هوشمندانه و منعطف، مزیت رقابتی پایداری در سطح بین‌المللی کسب کند.

برخی از ابعاد اصلی تفکر استراتژیک در بازاریابی جهانی عبارتند از:

  1. درک نظام‌مند محیط: تفکر استراتژیک مستلزم پویش مستمر محیط کلان (شامل نیروهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناورانه)، محیط صنعت (شامل شدت رقابت، قدرت خریداران و تأمین‌کنندگان)، و محیط درون‌سازمانی (شامل منابع، قابلیت‌ها و فرهنگ) است.
  2. تحلیل همه‌جانبه رقبا: بازاریابان بین‌المللی باید با تحلیل عمیق استراتژی‌ها، نقاط قوت و ضعف، و الگوهای رفتاری رقبای جهانی و محلی، جایگاه خود را در نقشه رقابتی به درستی تعیین کنند.
  3. درک تفاوت‌های فرهنگی: فهم تمایزات فرهنگی و سازگاری با آنها، شرط لازم موفقیت در بازاریابی جهانی است. تفکر استراتژیک، حساسیت فرهنگی را ارتقا می‌دهد و به سازمان کمک می‌کند تا پیام و آمیخته بازاریابی خود را متناسب با ارزش‌ها، هنجارها و سلایق مشتریان در هر بازار تنظیم کند.
  4. تشخیص روندهای کلان: شناسایی و درک روندهای فراگیر اقتصادی، فناورانه و اجتماعی نظیر تغییر الگوهای جمعیتی، دیجیتالی شدن و پیدایش طبقه متوسط در اقتصادهای نوظهور، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا جهت‌گیری‌های کلان استراتژیک خود را تنظیم کنند.
  5. تقویت قابلیت‌های محوری: تفکر استراتژیک، سازمان را به سمت شناسایی، پرورش و بهره‌برداری از قابلیت‌های کلیدی سوق می‌دهد. قابلیت‌هایی که می‌توانند مبنای تمایز و برتری پایدار سازمان در عرصه جهانی باشند.

ضرورت تفکر استراتژیک در بازاریابی جهانی

در دنیای پرشتاب امروز، پیچیدگی و عدم قطعیت به اوج خود رسیده است. مرزهای صنایع در هم می‌آمیزند، فناوری‌های مخرب ظهور می‌کنند و رقبای جدید به سرعت خود را تثبیت می‌نمایند. در چنین فضایی، سازمان‌ها بیش از پیش به تفکری استراتژیک و خلاقانه برای هدایت فعالیت‌های بازاریابی بین‌المللی خود نیازمندند.

در دنیای به هم پیوسته امروز، دیگر نمی‌توان با تکیه صرف بر مزیت‌های گذشته یا درون‌نگری محض در بازارهای جهانی دوام آورد. بقا و شکوفایی در گرو درک پویایی‌های محیطی، تطبیق مداوم استراتژی‌ها، نوآوری مستمر و کسب پیشتازی در بازارهای نوظهور است.

– جان کالینز، استاد بازاریابی بین‌الملل در دانشگاه هاروارد

بر اساس پژوهشی که موسسه مشاوره مک‌کینزی بر روی بیش از 1000 شرکت چندملیتی انجام داده است، سازمان‌هایی که از قابلیت بالای تفکر استراتژیک در بازاریابی جهانی برخوردارند، به طور متوسط 31 درصد سودآورتر از رقبای خود هستند و سهم بازاری بیشتری را نیز از آن خود می‌کنند.

در اینجا به چند مورد از مهم‌ترین دلایل ضرورت توجه به تفکر استراتژیک در بازاریابی بین‌المللی اشاره می‌کنیم:

  • تشدید رقابت جهانی، مستلزم درک عمیق‌تر بازارها و موضع‌یابی دقیق‌تر است.
  • پیچیدگی و پویایی فزاینده محیط کسب‌وکار، نیازمند انعطاف‌پذیری و بازنگری مداوم استراتژی‌هاست.
  • ادغام فزاینده اقتصادها و تغییر الگوهای مصرف جهانی، مستلزم نگاهی همه‌جانبه‌تر و تیزبینانه‌تر است.
  • فروپاشی مرزهای صنعتی و ظهور فناوری‌های جدید، نیازمند بازاندیشی در مدل‌های کسب‌وکار و زنجیره ارزش است.
  • اهمیت فزاینده بازارهای نوظهور، مستلزم درک عمیق‌تر بسترهای محلی و سازگاری هوشمندانه با آنهاست.

نمونه‌های متعددی از شرکت‌هایی که به مدد تفکر استراتژیک، توانسته‌اند در بازاریابی جهانی به موفقیت چشمگیری دست یابند، وجود دارد:

کوکاکولا با درک روندهای سلامت‌گرایی و تمرکز بر نوشیدنی‌های کم‌کالری، سبد محصولات جهانی خود را متنوع‌تر کرده است.

آمازون با شناسایی قابلیت‌های منحصربه‌فرد خود در لجستیک و پردازش داده و بسط آنها در بازارهای مختلف، به یک غول خرده‌فروشی آنلاین تبدیل شده است.

نایک با ایجاد و ترویج یک برند جهانی قدرتمند حول محور ورزش و سبک زندگی فعال، توانسته است در بازارهای متنوع فرهنگی به موفقیت دست یابد.

این شرکت‌ها و بسیاری دیگر، نشان داده‌اند که در عصر پرتلاطم کنونی، تنها با اندیشیدن و عمل کردن استراتژیک می‌توان از پس رقابت بین‌المللی برآمد.

الزامات تفکر استراتژیک در بازاریابی جهانی

پرورش و کاربست تفکر استراتژیک در بازاریابی جهانی، پیش‌نیازهایی دارد که توجه به آنها برای دستیابی به نتایج مطلوب ضروری است:

  1. بینش گسترده و عمیق: بازاریابان بین‌المللی باید دانش وسیع و به‌روزی از محیط کسب‌وکار جهانی، روندهای اقتصادی-اجتماعی، تحولات فناورانه، و نیروهای سیاسی-قانونی داشته باشند. این دانش باید با شناخت عمیق مشتریان، رقبا و قابلیت‌های درونی سازمان پیوند بخورد.
  2. چارچوب ذهنی سیستمی: تفکر استراتژیک نیازمند نگرشی کل‌نگر و سیستمی به پدیده‌هاست. بازاریابان باید بتوانند روابط پیچیده میان بازیگران و متغیرهای محیطی را درک کنند و به جای تمرکز صرف بر اجزا، همواره کل سیستم را در نظر داشته باشند.
  3. خلاقیت و نوآوری: اندیشه استراتژیک بدون خلاقیت و نوآوری بی‌معناست. در دنیای رقابتی امروز، تنها با ایده‌های بدیع و متفاوت می‌توان در بازارهای بین‌المللی متمایز شد و پیشتاز گردید. بازاریابان جهانی باید تفکر خلاق را در سراسر سازمان نهادینه کنند.
  4. ذهنیت یادگیرنده: پیچیدگی و پویایی محیط کسب‌وکار جهانی، سازمان‌ها را ناگزیر از یادگیری مداوم می‌کند. تفکر استراتژیک مستلزم فراگیری دائمی از تجارب، شکست‌ها و بازخوردهاست. سازمان‌های بازاریاب باید ساز و کارهای لازم برای یادگیری و بهبود مستمر را در خود نهادینه کنند.
  5. تعهد و حمایت مدیریت ارشد: بدون باور و پشتیبانی راسخ رهبران سازمان، تفکر استراتژیک در بازاریابی جهانی شکل نخواهد گرفت. تیم رهبری باید نقشی پیشرو در ترویج این شیوه تفکر ایفا کند، منابع لازم را تأمین نماید و فرهنگ حامی تفکر استراتژیک را در سازمان پرورش دهد.

تفکر استراتژیک، قلب تپنده بازاریابی مؤثر در عرصه جهانی است. این قابلیت نه در یک شبه و نه تنها با تکیه بر استعداد فردی، بلکه از طریق تلاشی خستگی‌ناپذیر و فراگیر در بستر یک فرهنگ پویا و دانش‌محور پرورانده می‌شود.

– دیوید آکر، صاحب‌نظر برجسته در حوزه بازاریابی استراتژیک

نتیجه‌گیری

در پهنه پرتلاطم بازاریابی جهانی امروز، دیگر جایی برای سطحی‌نگری و کوته‌فکری نیست. پیروزی از آنِ سازمان‌هایی خواهد بود که با تیزبینی و ژرف‌اندیشی، پیچیدگی‌های محیط پیرامونی را واکاوی کنند، گرایش‌های نوظهور را بازشناسند، قابلیت‌های چندگانه خود را هدفمندانه پرورش دهند و با نوآوری مستمر، مسیرهای تازه‌ای به سوی خلق و تسخیر ارزش در بازارهای دور و نزدیک بگشایند.

پرورش تفکر استراتژیک در سازمان، گذر از چالشی دشوار اما بی‌بدیل است. مسیری که نیازمند تغییر بنیادین در طرز تلقی، ساختار و فرایندهاست. با این حال، پاداش این دشواری، کسب بینشی شفاف‌تر، انعطافی بیشتر و مزیتی پایدارتر در کارزار سهمگین رقابت جهانی خواهد بود.

پس اگر می‌خواهید در دهکده جهانی امروز سرفراز و پابرجا بمانید، تفکر استراتژیک را سرلوحه بازاریابی بین‌المللی خود قرار دهید. این گنجینه گران‌سنگ را صیقل دهید، ارج نهید و در تار و پود سازمانتان تنیده کنید. بی‌تردید، کلید گشودن دروازه‌های فردایی درخشان‌تر، هم‌اکنون در مشت توانای شماست.

منابع

  1. Aaker, D. (2008). Strategic market management. John Wiley & Sons.
  2. Hollensen, S. (2020). Global marketing. Pearson Education Limited.
  3. Kotler, P., Pfoertsch, W., & Michi, I. (2006). B2B brand management. Springer Science & Business Media.
  4. Sull, D., Homkes, R., & Sull, C. (2015). Why strategy execution unravels—and what to do about it. Harvard Business Review, 93(3), 57-66.
  5. Wind, Y., & Robertson, T. S. (1983). Marketing strategy: new directions for theory and research. Journal of Marketing, 47(2), 12-25.

کلیدواژه‌ها:

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا